دكه نشریات؛
چهل وهشتمین سه نقطه با موضوع دانشجو
پارلمان ایران دات کام: چهل و هشتمین شماره ماهنامه طنز سه نقطه مکتوب طنز [+جد] فارسی با عنوان دانشجو منتشر گردید و روی پیشخان مطبوعات آمد.
به گزارش پارلمان ایران دات کام به نقل از مهر، چهل و هشتمین شماره ماهنامه طنز سه نقطه «مکتوب طنز [+جد] فارسی» بتازگی با عنوان «دانشجو» انتشار یافته و روی پیشخان مطبوعات آمده است.
در معرفی این شماره از ماهنامه طنز سه نقطه آمده است: همه شما که یک روز بامداد اطلاعات کارت ورود به جلسه تان را هفتاد و دو بار چک کرده اید و دوازده عدد مداد تراشیده در جیب هایتان جا داده اید و روی صندلی های کنکور نشسته اید، چه امروز دانشجو باشید، چه در فکر تغییر رشته، چه درحال پر کردن فرم انصراف، چه فارغ التحصیل، چه هر چی، به راستی حالا چی؟ و به راستی دانشجو بودن چه بود و با شما چه کرد؟ و به راستی آنها که تحصیلات را ول نمی کنند چه کسانی هستند؟ و به راستی چرا پایان نامه ها تمام نمی شوند؟ و به راستی کدام دانشگاه از کدام دانشگاه چیزتر است؟ و به راستی که در این پرونده بطور عجیبی به دانشجو و دانشگاه پرداخته ایم.
سوت پایان در نقطه شروع، کجاست کننده ای؟، خاطرات نود درصد واقعی یک دانشجوی ترم یک، همچنان پاس می کنم، پس هستم، بیست دهنده بد درس دهنده، دوره مهارت آموزی با بلیت چهار هزار تومنی، شیفتگان شهودی های به کارنیا، راسل و دوستش، کوشش برای بقا در شرکت هرمی، چه کسی بود صدا زد دکتر؟، در میانه یک پیوند شبهه ناک، دانشگاه ما، دانشگاه اونا، آغازی بر یک پایان، سندرم دکاتره، ساکنان متفاوت طرشت ولی، عجب مادری زلفی جان، مدیری که راننده نخواهد شد، یک تُک پا تا صحنه جرم، همگام با دانشجو از دنده چهار، قلعه ای در نوک قله، به شهادت زانوی دانشجو، این سی و سه سال، دانشجویانی که بلد بودند دانشجو باشند همچون عناوین مطالب این شماره از ماهنامه طنز سه نقطه هستند. فاطمه فهیمی، علی آینه ور، سپیده کریم زاده، امیرحسین انصاری، مریم نظام دوست، فاطمه خسروانی، محمدجواد شاکر، میرحسین خندانی، کوثر محبی، مهدی شریفی، سعیده داوری، زهرا ابراهیم پور، داوود طالقانی، محمدرضا زروندی، علی بهاری، طوبا رضا زاده، هدیه حکیم سیما، هادی خانیکی، نفیسه رحمانی همچون نویسندگانی هستند که در این شماره ماهنامه سه نقطه با موضوع دانشجو مطالبی را نوشته اند. مریم نظام دوست در قسمتی از این شماره در مطلبی با عنوان «بیست دهنده بد درس دهنده» نوشته است: «از نظر پژوهشگران، اساتید بطور کلی و صرف نظر از سواد و مرتبه علمی شأن در دانشگاه، نوع لباس پوشیدن، حرف زدن، شیوه تدریس، نمره دادن، نمره ندادن و بطور کلی تیپ شخصیتی شأن با همدیگر متفاوتند. دانستن این تفاوت ها علاوه بر بیماران قلبی و عروقی به دیگران هم سفارش نمی شود؛ چونکه به درد کسی نمی خورد، اما چون مجله خودمان است و دلمان می خواهد، بر طبق نظر شخصی و علم اندک و تجربه قابل توجه نویسنده_ که بیشتر عمرش را دانشجو و کمتر آنرا استاد بوده_ تفاوت های یاد شده که بطورکامل سلیقه ای بر طبق نوع دروس شامل عمومی یا تخصصی تبیین شده است را این زیر تشریح می نماییم. اساتیدی که آیین نگارش فارسی، اندیشه اسلامی ۱ و ۲، معارف و وصایای امام خمینی (ره)، سیری در نهج البلاغه و این چیزها تدریس می کنند، اغلب به دو دسته کلی تقسیم می شوند. این اساتید یا از در دروازه تو نمی روند، یا از سوراخ سوزن تو می روند. به این معنا که یا خیلی بد تدریس می کنند و دانشجو را می اندازند. یا خیلی بد تدریس می کنند و بیست می دهند. توضیح: استادی که در تدریس دروس عمومی بد نباشد نه فقط راحت پیدا نمی گردد، که کلاً پیدا نمی شود.» محمدجواد شاکر دیگر نویسنده این شماره از ماهنامه سه نقطه در مطلب یا عنوان «شیفتگان شهودی های به کارنیا، راسل و دوستش» نوشته است: «همان طور که به تعداد آدم ها راه است برای رسیدن به خدا، به همان تعداد و بیشتر هم می توان تیپ و شخصیت ردیف کرد برای آدم هایی که در هر جماعتی کنار همدیگر بر خورده اند. اما دسته بندی و جدول کشیدن و چارچوب گذاشتن برای هر پدیده، حتی اجتماعی و فرهنگی و انسانی اش، آرام بخشی است که ذهن یک ریاضی اندیش شریفی را از تکاپو و هرج و مرج نجات می دهد که اگر این ذهن نباشد، در هر نقطه ای از راه، آن شریفی متفاوت راهش را جدا می کند و به سمت معشوق سکنی گزیده در دانشکده های انسانی تر این شهر پر می کشد. اما شما را به هرچه می پرستید، فکر نکنید از فردا هر شریفی ای دیدید، باید دنبال زیربغل نداشته مار بگردید و بفرستیدش توی یکی از ردیف های جدول این تیپ شناسی من درآوردی. نهایت نهایتش این تیپ شناسی یک جدول مندلیف باشد که یک سری عنصر را کنار هم نشانده؛ عنصرهایی که در دنیای واقعی تنها گیرآوردنشان. از تک گیرآوردن یک قطب جدای آهنربا هم مشکل تر است و به طور معمول هر جایی می شود ترکیب چندتایی شأن را دید که کنار هم جمع شده و نتیجه ای خارق عادت پیش فرض های ساده این تیپ شناسی شکل داده اند.» سعیده داوری یکی دیگر از نویسندگان این شماره در مطلبی با عنوان «دانشگاه ما، دانشگاه اونا» نوشته است: «یکی از چیزهایی که به چشم می آید این است که دانشگاه های اینجا در و دروازه و حصار و نگهبانی و اینطور چیزها ندارند؛ برعکس دانشگاه های ایران که حصار و دیوار سراسری و اینطور چیزها دارد یا بطورمثال یکی هم دم در ورودی کارت، هویت، پوشش و چیزهایی از این دست را چک می کند. اینجا هرکس دلش بخواهد می تواند وارد محوطه دانشگاه شود و از فضای سبز آن استفاده نماید، یا وارد ساختمان شود و از کافی شاپ هایی که هست استفاده نماید. خیلی ها اصلاً برای دو یا پیاده روی وارد محوطه دانشگاه می شوند. کسی هم ایرادی نمی گیرد. بطور کلی دانشگاه در حقیقت قسمتی از شهر حساب می شود. البته دسترسی به یک سری از ساختمان ها و لابراتوار های خاص با پسورد و چیزهایی از این دست امکان دارد. کلاً آن چیزی که اینجا به چشم می آید «تراست بیس» بودن است؛ یعنی به حرفت اعتماد می کنند. اول این که در حالت عادی مورد سوال نیستی و نباید به کسی پاسخگو باشی. بطور پیش فرض کسی موقع ورود به محیط علمی و دانشگاهی به تو ظن بدی ندارد و نیاز نیست در مورد این که چرا آمدی و با چه کسی کار داری جواب بدهی. اینجا یک بستر اعتمادی وجود دارد و به تو اعتماد می کنند و فکر می کنم همین رویکرد هم سبب شده تا در و دروازه و حصار فضای دانشگاهی کمتر باشد.» چهل و هشتمین شماره ماهنامه طنز سه نقطه با ۲۲۱ صفحه و قیمت ۱۷۵ هزار تومان عرضه شده است.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب