حسین انتظامی مطرح كرد؛

نقش اوباش مجازی در راستای دهی به افکار عمومی نگران کننده است

نقش اوباش مجازی در راستای دهی به افکار عمومی نگران کننده است

به گزارش پارلمان ایران دات کام، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت ارشاد اظهار داشت: اوباش مجازی و ربات ها و سایبورگ ها در رسانه های اجتماعی فعال اند و در ساخت و جهت دهی به افکار عمومی، نقشی نگران کننده پیدا کرده اند.



به گزارش پارلمان ایران دات کام به نقل از مهر، نشست مهندسی افکار دیجیتال به بهانه عرضه چاپ سوم کتاب «دستکاری در رسانه های اجتماعی» یکشنبه ۹ دی در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها برگزار گردید.
این برنامه با حضور حسین انتظامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رضا نوروز پور، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و دو مترجم کتاب عباس رضایی ثمرین و رسول صفرآهنگ همراه بود.
عباس رضایی ثمرین، مترجم کتاب دستکاری در شبکه های اجتماعی در این جلسه اظهار داشت: برمبنای تحقیقات در بعضی رویدادهای سیاسی مهم، تا ۶۰ درصد محتوای انتشار یافته در توئیتر توسط ربات ها تولید یا بازنشر می شود. این ربات ها امروزه می توانند احساسات انسانی را شبیه سازی کنند، در مباحثات شرکت نمایند و حتی روابط عاطفی ایجاد کنند. کتاب دستکاری در شبکه های اجتماعی به عنوان یک اثر پژوهشی مهم، به خوبی نشان داده است که چگونه تحول دیجیتال، ماهیت و شیوه های تأثیرگذاری بر افکار عمومی را دگرگون کرده است.
وی اضافه کرد: در گذشته، مهندسی افکار عمدتا بوسیله رسانه ها یک سویه و با روش های سنتی انجام می شد. یک پیام از یک منبع مرکزی پخش می شد و مخاطبان بصورت انبوه آنرا دریافت می کردند. اما امروز با پدیده ای بمراتب پیچیده تر روبرو می باشیم، الگوریتم ها می توانند محتوا را برای هر فرد شخصی سازی کنند، روبات های اجتماعی می توانند تعامل انسانی را با دقت بالایی شبیه سازی کنند، هوش مصنوعی می تواند محتوای تأثیرگذار تولید نماید و سیستم های پیشرفته تحلیل داده می توانند الگوهای رفتاری کاربران را شناسایی و پیش بینی کنند. این یعنی مهندسی افکار در عصر دیجیتال، ظریف تر، هدفمندتر و در عین حال گسترده تر شده است.
این مترجم در ادامه اظهار داشت: در چنین شرایطی، فقط واقعی بودن یا نبودن یک خبر یا تصویر مسئله ما نیست. حتی اگر یک محتوا واقعی باشد، اما در بستری از روایتهای ساختگی منتشر شود، معنای اصلی خودرا ازدست داده و به قسمتی از یک جریان گسترده تر دستکاری واقعیت تبدیل می شود. اینجاست که می توان گفت امروزه با نوعی آلودگی اطلاعاتی مواجهیم. یعنی داده های درست و ناصحیح چنان در هم تنیده شده اند که تشخیص آنها بسیار دشوار است. واقعیت این است که امروز با اکوسیستمی از الگوریتم های هوشمند مواجهیم که نه فقط اطلاعات را دستکاری می کنند، بلکه خودِ پروسه ادراک ما را هدف گرفته اند.

شکل گیری «توهم اجماع» در شبکه های اجتماعی

رضایی ثمرین به عنوان سخنران دوم این برنامه اظهار داشت: محتوایی که در شبکه های اجتماعی می بینید، به صورت بسیار دقیقی برای شما شخصی سازی شده است. الگوریتم ها می دانند شما به چه مطالبی علاقه دارید، چه دیدگاه هایی را می پسندید و حتی در چه ساعاتی بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرید. اینجاست که «حباب اطلاعاتی» تشکیل می شود و نمی گذارد درک واقع بینانه ای از دنیای اطراف خود داشته باشید.
وی اضافه کرد: برمبنای تحقیقات در بعضی رویدادهای سیاسی مهم، تا ۶۰ درصد محتوای انتشار یافته در توئیتر توسط ربات ها تولید یا بازنشر می شود. این ربات ها امروزه می توانند احساسات انسانی را شبیه سازی کنند، در مباحثات شرکت نمایند و حتی روابط عاطفی ایجاد کنند. نتیجه این وضعیت، ایجاد «توهم اجماع» است که در آن، کاربران تصور می کنند با جریانی طبیعی از افکار عمومی روبرو هستند، در حالیکه در حقیقت با شبکه ای پیچیده از ربات ها و الگوریتم ها تعامل می کنند.
مترجم دیگر کتاب دستکاری در شبکه های اجتماعی اظهار داشت: این وضعیت در جامعه ما ابعاد پیچیده تری دارد. امروز حدودا همه این را احساس کرده اند که در فضای مجازی ایران، شبکه های سازمان یافته تولید و توزیع محتوا فعالیت گسترده ای دارند. این محتواها اغلب با هدف تشدید قطبی شدن جامعه، برجسته سازی اختلافات و ایجاد شکاف های اجتماعی طراحی می شوند. نتیجه این وضعیت، ایجاد «واقعیت موازی» است؛ جایی که هر گروه اجتماعی روایت خود از حقیقت را دارد و با آن زندگی می کند. وقتی هر رویداد اجتماعی یا سیاسی، بلا فاصله با انبوهی از روایتهای متناقض احاطه می شود، مرجعیت های سنتی اعتبارسنجی اطلاعات - از رسانه های حرفه ای گرفته تا نهادهای علمی و دانشگاهی - کارکرد خودرا از دست می دهند.

روایت های متناقض گوناگون بر سر آمارهای پایه ای مانند نرخ تورم

رضایی ثمرین اظهار داشت: این وضعیت خصوصاً برای جوامعی مانند ایران که درحال گذار هستند، نتایج عمیق تری دارد. در حالی که جامعه برای حرکت به سوی توسعه نیازمند گفت و گوی اجتماعی سازنده است، دستکاری سیستماتیک واقعیت می تواند هر تلاشی برای ایجاد همبستگی را خنثی کند. وقتی گروههای مختلف اجتماعی نه فقط بر سر راهکار ها، بلکه حتی بر سر تعریف مسائل هم توافق ندارند، چطور می توان به سوی حل مشکلات حرکت کرد؟ نمونه روشن این وضعیت را می توان در مباحث مربوط به مسائل اقتصادی دید. امروز حتی بر سر آمارهای پایه ای مانند نرخ تورم یا رشد اقتصادی، روایتهای متناقض مختلفی وجود دارد. هر گروه سیاسی یا اجتماعی، با استناد به منابع و داده های خاص خود، تصویری بطورکامل متفاوت از واقعیت ارائه می دهد. در چنین شرایطی، طبیعی است که گفت و گو درباره ی راهکارهای اقتصادی در عمل به بن بست می رسد.
وی اضافه کرد: مسئله دیگر، تضعیف اعتماد اجتماعی است. وقتی شهروندان مدام در معرض اطلاعات متناقض قرار می گیرند و نمی توانند به هیچ منبعی اعتماد کنند، نوعی بدبینی فراگیر شکل می گیرد. این بدبینی تنها محدود به رسانه ها یا نهادهای رسمی نمی گردد، بلکه به روابط میان فردی نیز سرایت می کند. در نتیجه، سرمایه اجتماعی که مهم ترین عامل توسعه جوامع است، به تدریج فرسایش می یابد. در چنین شرایطی، راه برون رفت چیست؟ قاعدتاً برخلاف آن چه برخی سیاستگذاران تلاش می کنند، نمی توان و نباید به دوران قبل از انقلاب دیجیتال بازگشت. تجربه جهانی و یافته های پژوهشی نشان می دهند که محدودسازی و مسدودیت، نه فقط راهکار نیست، بلکه می تواند شرایط را پیچیده تر کند. در عوض، باید روی چند محور کلیدی تمرکز نماییم. گام اول بازتعریف مفهوم سواد رسانه ای است. این که شهروندان بتوانند اخبار جعلی را تشخیص دهند، دیگر کافی نیست؛ آنها باید درک عمیق تری از سازوکارهای ایجاد افکار عمومی در عصر دیجیتال پیدا کنند. باید بدانند چطور الگوریتم ها کار می کنند، چگونه محتوا در شبکه های اجتماعی توزیع می شود و چطور میتوان در چنبره حباب های اطلاعاتی گرفتار نشد.
این مترجم اظهار داشت: گام دوم، تقویت نهادهای مستقل راستی آزمایی و اعتبارسنجی اطلاعات است. جامعه به مراجع قابل اعتمادی نیاز دارد که فارغ از منافع سیاسی و اقتصادی، به بررسی دقیق اطلاعات بپردازند. این نهادها باید با شفافیت کامل کار کنند و روش شناسی خودرا در معرض نقد عمومی قرار دهند. نگاههای کارآمد در عرصه تقنین و البته راهکارهای فنی با هدف کاستن از لطمه پذیری پلتفرمها از تولیدکنندگان پروپاگاندای رایانشی و محتوای دستکاری شده، قدمهای دیگری است که در دنیا از آن استفاده شده و در بعضی کشورها نتایج خوبی به بار آورده است.

دروغ پراکنی بوسیله رسانه های اجتماعی، یکی از ۱۰ خطر جدی پیشِ روی بشر

حسین انتظامی هم در این جلسه اظهار داشت: بحث تأثیرگذاری جدی شبکه های اجتماعی بوسیله ربات ها برای اولین بار در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا عنوان شد. کمپین دمکرات ها معتقد بود روس ها بوسیله دستکاری در شبکه های اجتماعی آمریکایی، به سود ترامپ کار کرده اند. پروپاگاندای رایانشی در همه پرسی برگزیت (بریتانیا) و انتخابات های سایر کشورها نیز تکرار و به یکی از چالش های دمکراسی تبدیل شد، به نحوی که بعضی متخصصان از بیم بالا بودن احتمال این اختلال، عجالتاً تحدید آزادی بیان را پیشنهاد کرده اند.
وی اضافه کرد: دروغ پراکنی بوسیله شبکه های اجتماعی به قدری فراگیر شده که مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۴ این مسأله را به عنوان یکی از ۱۰ خطر جدی پیشِ روی بشر معرفی کرده است. انتشار ویروس گونه ی اخبارِ ناخواسته (هرزنامه)، کمپین های دروغ پراکنی، نشت های خبریِ تاکتیکیِ هماهنگ شده، ربات های سیاسیِ خودکار که گفتمان عمومی را به صورت برخط تحریف می کنند و هدف قراردادن نظر افرادی که مستعد پذیرشِ پیام های دستکاری شده اند، همگی ابزارهای جدیدی از قرن بیست و یکم هستند.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه اظهار داشت: رسانه ها از دیربازیکی از بازیگران اصلی و بلکه جهت دهنده مصرف بوده اند؛ چه در عرصه تجاری (یعنی کالا و خدمات) و چه در بازاریابی سیاسی که در انتخابات رخ می نماید. به همین جهت پروپاگاندا از ابزار آنها بوده است. با ظهور رسانه های اجتماعی– که چارچوب های راستی آزمایی، دروازه بانی و حرفه ای گری «رسانه های جمعی» را ندارند- و همگان بصورت توأمان مصرف کننده / تولیدکننده هستند بحث پروپاگاندا جدی تر شده؛ به ویژه با دخالت های ماشینی، گسترده و فراگیر.
انتظامی اظهار داشت: با توسعه و بتدریج سیطره ماشین، چالش های جدیدی برای بشر بوجود آمده و همچنان می شود؛ به صورتی که پیش بینی های تخیلی اما نگران کننده آخرالزمانی در ادبیات و سینما را تداعی می کند. ترول ها (اوباش مجازی) و ربات ها و سایبورگ ها (اتوماسیون ماشینی با مداخله همزمان انسانی) در شبکه های اجتماعی نیز فعال اند و در ساخت و جهت دهی به افکار عمومی، نقشی نگران کننده یافته اند. این کتاب که در ۲۰۱۹ نوشته شده با مطالعات موردی در ۹ کشور روسیه، آمریکا، چین، اوکراین، کانادا، لهستان، تایوان، برزیل و آلمان، با تمرکز بر فیسبوک و توئیتر، دستکاری های کمپین های سیاسی بر انتخابات و شکل دهی افکار عمومی را بررسی می کند. این تحقیقات ماهیتی میان رشته ای دارند (ارتباطات، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر) و از این جهت ارزشمندترند. هر فصل کتاب از سه زاویه قابل استفاده است: نخست، روش شناسی نویسندگان که دیدگاهی نو در پژوهش داده است. زاویه ی دوم مربوط به اندوخته های فنی و تخصصی لازم برای فهم پروپاگاندای رایانشی است و زاویه ی سوم، فهم نظریه های سیاسی و علوم اجتماعی است که کاربست ابزار پروپاگاندا را برای رسیدن به اهداف مورد نظر برجسته کرده است.
وی همین طور اظهار داشت: چالش اصلی این است؛ چگونه دمکراسی ها در حین صیانت از حریم خصوصی باید امنیت را افزایش دهند؟ شاید توسعه سواد رسانه ای که مخاطب را از حالت انفعال و پذیرشِ صرف، بیرون می آورد و به او ابزار و توانایی بازشناسیِ فکت از فیک را می دهد، تا حدی چاره ی کار باشد. مخاطب با برخورداری از سواد رسانه ای، بصیرت می باید و می تواند فیک نیوزها و جریان سازی های برساخته از آنرا پالایش کند؛ هر چند حکمرانی در عصر جدید نیز در این حوزه، بی مسئولیت نیست.

با اصول حاکم بر رسانه سنتی نمی توان در رسانه اجتماعی سیاست گذاری کرد

معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه سخنانش اظهار داشت: درمان خیلی از دردها شفافیت است. «رسانه اجتماعی» و «رسانه جمعی» دو پارادایم متفاوت هستند؛ در پارادایم نظریه ها تعریف می شوند و هر یک از این رسانه ها پارادایم و نظریه خودشان را دارند. به عنوان مثال در پارادایم رسانه های جمعی با توده، مواجه می باشیم و رسانه ها امکان تأثیرگذاری بیشتر دارند. در پارادایم شبکه های اجتماعی دیگر چیزی به اسم دروازه بانی نداریم. اگر با اصول حاکم بر رسانه های سنتی بخواهیم برای شبکه های اجتماعی سیاست گذاری نماییم، با اختلال مواجه می شویم.
انتظامی در آخر اظهار داشت: درمان خیلی از دردها از نظر من شفافیت است. شفافیت به این معناست که پیش بینی پذیری داشته باشیم. در فضای رسانه اجتماعی به آسانی می شود با اسم مستعار کار کرد. در این حالت مسؤولیت پذیری کاسته می شود. هر چقدر به شفافیت دامن بزنیم نگرانی مسؤولیت ناپذیری کمتر می شود. شفافیت سبب می شود، اعتماد عمومی ایجاد شود و سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر بحرانی فعلی کشور بالا برود. یکی از خاصیت های جدید فضای رسانه ای این است که به آسانی با اسم مستعار می شود کار کرد و می دانیم که وقتی اسم مستعار باشد مسئولیت پذیری بطور اتوماتیک کاسته می شود.

1403/10/16
09:49:37
0.0 / 5
38
تگهای خبر: آهنگ , برنامه , حكم , خدمات
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۳