یادداشت مهمان؛
کودکان کار فرهیخته بردگان فرهنگی عصر تکنولوژی
به گزارش پارلمان ایران دات کام، در جامعه امروز، شاهد ایجاد دسته ای از کودکان هستیم که به واسطه تجارت در فضای مجازی و نمایش تبلیغات در اینترنت بعنوان ابزاری برای کسب درآمد در این محیط شده اند.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: محمدمهدی سید ناصری مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین الملل کودکان اخیرا یادداشتی با عنوان «کودکان کار فرهیخته؛ بردگان فرهنگی در عصر تکنولوژی» نوشته که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح متن این یادداشت در ادامه می آید؛
طبق تعریف صندوق بین المللی کودکان یونیسف کلیه ی اشخاص زیر ۱۸ سال که فعالیتشان به سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی و شخصیتی آنها صدمه می زند را کودک کار می نامند. استفاده ی تجاری و تبلیغاتی از کودکان، قدرت صدمه زایی بالایی برای آنها دارد. فضای مجازی بعنوان یکی از جلوه های زندگی مدرن باآنکه آسایش و راحتی بیشتری در ارتباطات جهانی ایجاد کرده؛ با این وجود مدت هاست نوعی دیگر از کودک آزاری را برای کودکان به ارمغان آورده است. با گسترش فضای مجازی در جامعه امروز، ما شاهد ایجاد دسته ای از کودکان هستیم که به واسطه تجارت در فضای مجازی و نمایش تبلیغات در اینترنت بعنوان ابزاری برای کسب درآمد در این محیط شده اند. این دسته از کودکان، کودکان کار مدرنی هستند که باآنکه مشاغل سخت و طاقت فرسا ندارند باز هم برای رضایت صاحبان کسب وکارهای مدرن و در بیشتر موارد همراه با تحمیل والدینشان اقداماتی را انجام می دهند. این دسته از کودکان باآنکه در کارگاه های زیرزمینی بیگاری نمی کنند؛ باز هم خواسته یا ناخواسته وارد بازی اقتصادی بزرگترها می شوند؛ کمتر کودکی می کنند و تجربیاتی را کسب می کنند که در آینده و بزرگسالی امکان دارد برای آنها مشکل ساز شود. بدیهی است که اینفلوئنسرهای زیادی در رسانه های اجتماعی وجود دارند که به اقدامات تاثیر گذارانه در جهت رسیدن به مقصود خود مشغولند.
اساساً این افراد عاقل و بالغ به اختیار و میل خود ابزاری را برای به دست آوردن هدف خود از فعالیت در رسانه های اجتماعی برگزیده و به کار گرفته اند. با این وجود شاهد حضور کودکان اینفلوئنسر هم در فضای مجازی هستیم. کودکانی که زندگی آنها علیرغم اختیارشان (یعنی رسیدن به سنی که در مورد تاثیر آن چه که از زندگی آنان برای میلیونها مخاطب در سراسر دنیا به معرض نمایش گذاشته می شود، آگاهی داشته باشند.) توسط والدین شان در انظار عموم قرار می گیرد. به قول خیلی از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار می گیرد و آنها با انواع و اقسام صدمه های روحی و بعضاً جسمی مواجه خواهند شد. اینروزها شاهد نوع جدیدی از کار کودکان نه در سطح شهر و خیابان ها، که در فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی می شوندکودکان کار را احتمالا بیشتر در خیابان ها یا مترو و اتوبوس دیده ایم اما آنها به شکل های مختلف به کار گرفته می شوند؛ از کار در کارگاه ها و زمینهای کشاورزی و کوره پزخانه ها گرفته تا کولبری در کوه های صعب العبور و غیره بر مبنای تعریف های معتبر جهانی کودکان کار، کودکان کارگری هستند که به صورت مستمر به خدمت گرفته می شوند و کار این کودکان سلامت جسمی و روحی آنها را در معرض خطر قرار می دهد.
روزی به بهانه معرفی کتابی تازه، چهره ی کودکان را با مواد آرایشی و شیمیایی بزک می کنند و روزی دیگر آنها را به بهانه دورهمی کتاب از این سر شهر به آن سر شهر می برند. این شیوه بر آن است تا کودکان برای جمعیت شرکت کننده از آخرین کتاب هایی که خوانده اند بگویند و به شکلی برای حضار شیرین زبانی کننداین روزها کودکان از لحظه ای که چشم به این جهان باز می کنند، از لحظه ای که نخستین قدم های خویش را آهسته آهسته بر می دارند، از نخستین صحبت ها و خنده های شیرین شان تا تمام روزمرگی آنان سوژه دوربین های والدین و چشمان هزاران هزار دنبال کننده ناشناس شده است، آن هم بدون آنکه خود، نقشی در انتشار آن داشته باشند. ما از کودکان اینفلوئنسر و بلاگری می گوئیم که طی سالهای اخیر در صفحات اینستاگرام ولو به تصادف آنها را به وفور دیده ایم و حتی با احساس خوشایند و حتی لبخندی بر صورت پست های صفحات آنها را لایک کرده ایم. اغراق نکرده ایم اگر بگوییم اینروزها تعداد بلاگرها از دنبال کنندگان شبکه های مجازی پیشی گرفته و صاحبان این صفحات برای شهرت هرچه بیشتر به هر اتفاقی متوسل می شوند. از چالش هایی همچون به هم رسیدن و از هم جدا شدن تا انتشار تصاویر مراسم تعیین جنسیت و نخستین واژهای که نوزادشان بر زبان آورده است. اما در بین آنها هستند بلاگرهایی که از شیرین زبانی ها و چهره ی کودکان معصوم خود کاسبی می کنند. اتفاقی که در ادامه می تواند آثار مخربی بر جسم و روان کودکان داشته باشد. ماجرا از این مقرر است، والدینی که مدعی عشق بی حد و حصر به فرزندانشان هستند، در ترفندی تازه از آنها برای تبلیغ آثار ناشران کودک و نوجوان سو استفاده می نمایند.
روزی به بهانه معرفی کتابی تازه، چهره ی کودکان را با مواد آرایشی و شیمیایی بزک می کنند و روزی دیگر آنها را به بهانه دورهمی کتاب از این سر شهر به آن سر شهر می برند. این شیوه بر آن است تا کودکان برای جمعیت شرکت کننده از آخرین کتاب هایی که خوانده اند بگویند و به شکلی برای حضار شیرین زبانی کنند. البته در نگاه اول، «بوک بلاگری کودک و نوجوان» راهی برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی به نظر می آید، اما این درحالی است که انتشار تصویر افراد زیر سن قانونی و در نظر نگرفتن انتخاب و اختیار کودک، خلاف کنوانسینون حقوق کودک بشمار می رود.
البته امکان دارد عده ای با این نوع پاسخ ها بخواهند ماجرا را این گونه توجیه کنند که اینکه معرفی یا تبلیغ کتاب هم همانند سایر پدیده ها می بایست با مقتضیات روز پیش برود و این کمک به فروش کتاب و فرهنگ جامعه است. اما کافی است نگاهی به لیست ۱۰۰ بوک بلاگر کودک و نوجوان در جهان بیندازیم و آنوقت متوجه می شویم که هیچ یک از این صفحات و سایت های مطرح، نه تنها از خوانندگان کمسن و سال استفاده نکرده اند بلکه گردانندگانشان، به طور عمده مشاوران و معلم و مربیانی هستند که در حوزه ی کودک، اشتغال یا پژوهش یا حتی خودشان نویسنده هستند مانند خانم آلی مایبرگر بعنوان مربی و معلم مهدکودک با بیشتر از ۴۰۰ هزار دنبال کننده و یا خانم کیم مک لئود با بیشتر از ۶۰۰ هزار دنبال کننده در اینستاگرام. در چنین جهانی، گمشده های زیادی پا در جهان کودک می گذارد. از نچشیدن روزهای شیرین کودکی به واسطه همراهی با روزگار بزرگسالان تا نادیده گرفتن حریم خصوصی بدون در نظر گرفتن سن! مگر قرار نبودکتاب انسان را با جهان بهتری آشنا کند؟؟ قرار بود هرچه قبل از خواندنش نداشتیم کسب نماییم. کتاب می خواست از ما همان والدین نمونه ای را بسازد که به تربیت و حقوق فرزندش آگاه است. دوست داشت شهروندان آگاه تری بسازد. ولی اکنون ولع لایک و جمع کردن دنبال کننده، سبب شد کودکان را ناخواسته قربانی رسانه های اجتماعی نماییم. در برابر ضبط فیلم معرفی کتاب به آنها وعده پاداش بدهیم، درگیر دنیایی شوند که به آن تعلقی ندارند. به قیمت کسب توجه و تأیید والدین یا هرکس که دوستش دارند یک روز در بین جملات نویسندگان بزرگ و قصه هایشان را مرور کنند، هورا و آفرین بشنوند تا دلشان قنج برود. مبادا میان بازگویی خط سوم از صفحه دهم کتاب فلان به لکنت بیفتد تا از توجه و محبت والدینش محروم شود. مبادا به خاطر غلط گفتن جواب مسابقات هفتگی انتشارات ها از کورس قهرمانی، تخفیف، جوایز و دورهمی های ناشر محبوبش جا بماند.
کودکان صدمه پذیرترین گروه در هر جامعه ای هستند، ازاین رو نباید از نیازهای آنها به آسانی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایه های آینده جامعه به شمار می آیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیق تر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. ما می بایست به نحوی از کتاب استفاده نمائیم که تأثیرگذاری خودش را از دست ندهد، ناشران، نویسندگان، مترجمان، کتاب فروشان و صفحه های فروش کتاب باید به این مسئله توجه بیشتری کنند و اگر بخواهند بیش از اندازه کودکان را مورد استثمار قرار بدهند، درست نیست چونکه اگر کودک از فضای مجازی صدمه ببیند امکان دارد به آینده جامعه صدمه بزند. اگر کودک کتابخوان بشود دانش عمومی جامعه بالا می رود و افراد می توانند تصمیم های بهتری برای آینده بگیرند. بوک بلاگری کودکان مصداق بارز استفاده نادرست از یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزارهای تبدیل تهدیدات فضای مجازی به فرصت است و این ابزار کاربردی کتاب است.
منبع: parlemaniran.com
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب